یادگار سال ها تحصیل روانشناسی

..................Only About Psychology.................

یادگار سال ها تحصیل روانشناسی

..................Only About Psychology.................

با سلام به بچه های گل دانشکده روانشناسی

خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد.

هیچ زمانی بهتر از

همین لحظه

برای شاد بودن وجود ندارد.

زندگی کنید و از حال لذت ببرید. خوشبختی، خودٍ همین جاده است.

زندگی، همین چیزهایی است که ما آنها را موانع میشناسیم.

این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جادهای بسوی خوشبختی وجود ندارد.

 

 

اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:

پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید.

برندههای پنج جام جهانی آخر را نام ببرید.

آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند؟

آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.

نمیتوانید پاسخ دهید؟ نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟

نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد.

روزهای تشویق به پایان میرسد!

نشانهای افتخار خاک می گیرند!

برندگان به زودی فراموش میشوند!

اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:

نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند ، بگویید.

سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.

افرادی که با مهربانیهایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید.

پنج نفر را که از هم صحبتی با آنها لذت میبرید، نام ببرید.

حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟

افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌ها" ندارند،

ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند، ...  

آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند،

همانهایی که در همه شرایط، کنار شما میمانندکمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است.

و شما در کدام لیست قرار دارید؟ نمیدانید

اجازه دهید کمکتان کنم.

شما در زمره مشهورترین نیستید...،

اما از جمله کسانی هستید که برای درمیان گذاشتن این پیام در خاطرمن بودید.

مدتی پیش، در المپیک سیاتل،

9 ورزشکار دو و میدانی که هرکدام گرفتار نوعی عقب ماندگی جسمی یا روحی بودند،

بر روی خط شروع مسابقه دو 100 متر ایستادند،

مسابقه با صدای شلیک تفنگ، شروع شد.

آنها در ردیفهای سه تایی شروع به دویدن کردند،

پسری پایش لغزید ، چند معلق زد و به زمین افتاد، و شروع به گریه‌ کرد.

هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند.

حرکت خود را کند کرده و از پشت سر به او نگاه کردند...

ایستادند و به عقب برگشتند... همگی...

دختری که دچار  سندرم دان (ناتوانی ذهنی) بود کنارش نشست،

او را بغل کرد و پرسید "بهتر شدی ؟"

پس از آن هر 9 نفر دوشادوش یکدیگر تا خط پایان گام برداشتندهیچکس ، آنچنان دونده نبود، اما هر نفر میخواست که در مسابقه شرکت کند و برنده شودتمام جمعیت روی پا ایستاده و کف زدند. این تشویقها مدت زیادی طول کشید.

شاهدان این ماجرا، هنوز هم در باره این موضوع صحبت میکنند. چرا؟

زیرا از اعماق درونمان میدانیم که

در زندگی چیزی مهمتر از برنده شدن خودمان وجود دارد. مهمترین چیز در زندگی، کمک به سایرین برای برنده شدن است.

حتی اگر به قیمت آهسته تر رفتن و تغییر در نتیجه مسابقه ای باشد که ما در آن

شرکت داریم.


کمک کردن به دیگران برای این که آنها هم موفقیت را تجربه کنند حتی اگر به این معنی باشد که قدم های خود را آهسته تر کنیم و در شیوهً
زندگی خود تغییراتی ایجاد کنیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
می گل شنبه 22 اسفند 1388 ساعت 10:13 ب.ظ http://telesmsky.blogfa.com

واقعا قشنگ بود . ولی حیف که برا آدمهای این عصر و زمان بیشتر به شعار شباهت داره تا واقعیت .
البته هستند کسایی که از این دست افکار و عقاید داشته باشن
مثلا تو همین دانشگاه کوچیک خودمون یه چند تایی میشناسم ولی افسوس که نسلشون رو به انقراضه

... یکشنبه 23 اسفند 1388 ساعت 11:14 ب.ظ

عالی بود
واقعا میگم
شعارم نیست

محمد دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

سلام
دوست عزیروبلاکگ قشنگی دارین
خ.واهشا اگر پرسشنامه اختلالات در روابط بین فردی رو دارین برام ارسال کنید.
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد