یادگار سال ها تحصیل روانشناسی

..................Only About Psychology.................

یادگار سال ها تحصیل روانشناسی

..................Only About Psychology.................

عمرم همه در نالیدن بر باد رفت

 

و زندگی ام همه در جرعه نوشیدن بر آب

 

و اکنون بر لب بحر فنا منتظرم

 

بتم شکسته 

 

اسماعیلم ذبح شده

 

برج نورم خاموش و مناره ی معبدم دود زده

 

در اشغال فرزندان قابیل

 

و تولیت خواهر گرگ

 

و من شرمگین و پریشان

 

در اندیشه ی دردآور

 

که ساعتی دیگر که آفتاب بر قله ی مغرب فرو می شکند

 

وتو روح دردمند من به سراغ من می آیی

 

تا کوزه هایی از آب سرد و خوشگوار چشمه ساران پاک

 

سپیده دم های دور دست را از من بگیری

 

با چه رویی در را به روی تو بگشایم......؟


 


شریعتی